<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} @font-face {font-family:Tahoma; panose-1:2 11 6 4 3 5 4 4 2 4;} @font-face {font-family:"Lucida Sans Unicode"; panose-1:2 11 6 2 3 5 4 2 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0cm; margin-right:0cm; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0cm; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} p { margin-right:0cm; margin-left:0cm; font-size:12.0pt; font-family:"Times New Roman","serif"; mso-fareast-font-family:"Times New Roman";} .MsoChpDefault { font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page WordSection1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:72.0pt 72.0pt 72.0pt 72.0pt;} div.WordSection1 {page:WordSection1;} -->
عدد هفت، عددی است که شاید مثل همهی عددهای دیگر، در نظر ما عادی جلوه کند؛ امّا نگرش ما وقتی متبلور میشود که خواصّ عدد هفت را بدانیم و ببینیم چه «هفت» هایی در زندگی ما وجود دارند و ما با بیتفاوتی، از کنار آنها رد میشویم. مثلاً شاید جالب باشد که بدانیم: ? رنگینکمان دارای هفت رنگ است. ? عجایب جهان، هفت تا هستند.(که به عجایب هفتگانه معروفند.) ? شهر عشق که در اشعار عطار آمده است، هفت شهر است. ? سورهی مبارکهی حمد، که اوّلین سورهی قرآن کریم است، هفت آیه دارد. ? آسمان دارای هفت طبقه است. ?طواف خانهی خدا هفت مرتبه است. ?موسیقی پارسی و یونانی، هفت دستگاه دارد. ? هفت نت موسیقی وجود دارد (دو، ر، می، فا، سل، لا، سی). ? هفت سین (س) روز نوروز، هفت تا است و… ? در افسانهها نیز با هفتِ سحر آمیز برخورد میکنیم: سفیدبرفی با هفت کوتوله، پشت هفت کوه زندگی میکرد و افسانهی اژدهای هفتسر… چه شد که هفت، «هفت» شد؟ در سال 1889 میلادی، کتابی از یک جهانگرد منتشر شد که از جمله روش شمردن را در میان قبیلهای از «تورس» شرح داده بود. آنها برای شمردن، تنها از دو واژه استفاده می کردند: یک و دو. برای عدد سه میگفتند «دو و یک » برای چهار «دو و دو»، برای پنج «دو و دو و یک » و برای شش «دو و دو و دو» ولی برای عددهای بزرگتر از 6، هر قدر بود، میگفتند «خیلی». گر چه این آگاهی مربوط به پایان سدهی نوزدهم است، ولی میتواند گواهی بر شیوهی شمردن در آغاز شکلگیری مفهوم عدد در میان انسانهای نخستین باشد. بعدها که برای عددهای بزرگتر هم نامی در نظر گرفتند، به احتمالی برای عدد «هفت» از همان واژهی قبلی «خیلی» یا «بسیار» استفاده کردند. عدد هفت که سدههای متوالی برای آنها ناشناخته بود، اندک اندک بهصورت عددی مقدّس در آمد. وقتی که مصریها، بابلیها و دیگر امّتها توانستند پنج سیارهی نزدیکتر به خورشید را بشناسند، با اضافه کردن ماه و خورشید،به عدد هفت رسیدند و این بر تقدّس عدد 7 افزود؛ وقتی در قصّههای کهنتر که تا زمان ما هم ادامه پیدا کرده است، صحبت از شهری میشود که هفت برج و هفت بارو داشت، به معنای آن است که این شهر، برج و باروهای بسیاری داشته است. هفت آسمان و هفت دریا و هفت کشور، به معنای آسمانها و کشورها و دریاهای بزرگ است نه هفت آسمان و هفت دریا (نه کم و نه زیاد). هنوز در زبان فارسی اندرز میدهند که: «هفت بار گز کن، یک بار پارچه کن». این جمله به معنای آن نیست که برای دقّت کار و کم کردن اشتباه در اندازهگیری یا هر کار دیگری، باید درست 7 بار آزمایش کرد، نه شش یا هشت بار. در اینجا هم هفت به معنی «بسیار» است...
? چندین مثال دیگر: به هفت اقلیم، هفت اورنگ، هفت دفتر شاهنامه، هفت پیکر، هفت گناه کبیره، هفت خان رستم، هفت الوان، هفت گنج و ...
Design By : Pichak |